در سال 2016 مدت زمان تصدی یک شغل برای هر فرد در آمریکا بطور متوسط برابر با 4.2 سال بود. واضح و روشن است که ما امروزه دیگر در دورهای زندگی نمیکنیم که مثلا یک فرد بخواهد تمام طول عمر خودش را مشغول انجام یک شغل و پیشه و یا حتی برای یک شرکت و کمپانی ثابت باشد.
هیچ یک از ما هر روز سال در فضای کاری و شغلی خودمان احساس رضایت و خوشحالی نداریم. اگر شما شخصا به دنبال چنین فضا و شرایطی هستید، برایتان آرزوی موفقیت داریم. اما به هر حال باید در کاری که به طور مستمر و منظم انجام میدهید احساس رضایت و خرسندی داشته باشید.
چرا که همان قدر که صحبت کردن از حفظ تعادل بین کار و زندگی مهم است، به یاد آوردن این مهم که چه مدت زمانی از زندگی هم صرف کار شده است، بسیار اهمیت دارد (یادآوری: شما تقریبا 35% از ساعات بیداری خودتان را در حال کار کردن می گذرانید.) آیا در طی آن ساعات نباید رضایت و خرسندی داشته باشید؟
در ادامه این مطلب 9 دلیلی را برای شما آوردهایم مبنی بر این که ممکن است اکنون زمان خوبی برای یک شغل جدید باشد. البته هیچ یک از این قوانین ثابت و بدون استثناء نیستند، اما همگی نشانههایی مبنی بر در نظر داشتن یک موقعیت و فضای جدید هستند. نبض بقیه زندگی خود را چک کنید و بررسی کنید و ببینید که چگونه یک شغل جدید میتواند منجر به قویتر یا ضعیفتر شدن آن نبض شود.
9 نشانه مبنی بر این که شما باید شغل خود را ترک کنید.
1- بیش از 5 سال است که در آن جا مشغول هستید (و همچنان خرسند و راضی نیستید)
اگر 5 سال متوالی در این جایگاه شغلی خود هستید و همچنان خوشحال و خرسند هستید، وحشت نکنید. در عوض از خودتان بپرسید آیا همچنان در حال اضافه کردن به مهارتهای خودتان هستید، هنوز با چالشی روبرو میشوید و بر وزن چالش مربوطه پاداش دریافت میکنید. راحت بودن در یک شغل یک موضوع است، اما احساس خرسندی داشتن در یک شغل موضوع دیگری است.
شرکتهای نیروگاهی مانند Netflix در عمل باور دارند که از شغلی به شغلی دیگر جابجا شدن در واقع چیز خوبیست. Patty McCord که پیش از این مسئولیت استعدادیابی را در شرکت Netflix بر عهدهدار بود، می گفت: “شما وقتی شرکت و محل کار خود را تغییر میدهید، به دلیل اصول حاکم بر منحنی یادگیری سرعت افزودن مهارتهای خود را افزایش میدهید.”
بر اساس گفته Penelope Trunk از نویسندگان مجله کارآفرین، منحنی یادگیری پس از گذشت سه سال به حالت افقی در میآید. وی معتقد بود که افرادی که دائما شغل خود را تغییر میدهند بهتر و سریعتر یاد میگیرند، تاثیر اولیه بهتری از خود به جای میگذارند و سودآوری بهتری دارند، چرا که میدانند در طی چند سال موقعیت آنها تغییر کرده و دیگر در این جا نیستند.
فارغ از این که آیا در حال مسطح کردن مسیر برای داشتن یک شغل با گذشت هر 5 سال هستید یا خیر، داشتن ارزیابی مستمر از این که آیا به حداکثر وضعیت یادگیری در نقش فعلی خود رسیدهاید یا خیر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
2- کمتر از 5 ماه هست که در آن جا مشغول هستید
شروع کردن یک شغل جدید، همیشه با چالشهای منحصر به فردی روبرو است. شاید مثلا آن چنان که تصور میکردید نتوانید با رئیس خود کنار بیایید یا شاید وظایف روزمرهای که در نقش جدید با آنها روبرو هستید خیلی با صحبتها و توافقهای شما در طی جلسه مصاحبه تفاوت داشته باشد.
در این صورت پیش از ترک شغلی که به تازگی آغاز کردهاید، این پرسش را از خودتان بپرسید:
- آیا میتوانم برای بهتر شدن این شرایط، کاری انجام دهم؟
سعی کنید در رابطه با تغییر دادن مسئولیتهای شغلی خود به منظور هماهنگی بیشتر با انتظارات خودتان، با مدیر خودتان صحبت کنید یا این که برای به دست آوردن یک شناخت بهتر و بیشتر از وی، او را به یک قهوه دعوت کنید.
- چه طور میتوانم این مدت زمان کم اشتغال در یک منصب را برای کارفرما بعدی خودم توضیح دهم؟
پیش از آن که شغل را ترک کنید یا شروع به جستجو برای یک موقعیت دیگر بکنید، با خود فکر کنید که چگونه میخواهید این مدت کوتاه کار و فعالیت در کمپانی x را برای مدیر بعدی خود توضیح داده و توجیه کنید. به یاد داشته باشید که تنها گفتن “کاری که انجام میدادم را دوست نداشتم” یا “نمیتوانستم با مدیر جدید خود کنار بیایم” میتواند موجب توقف فرآیند مصاحبه و گزینش بعدی شما شود.
- آیا باید مدت زمان بیشتری را برای این موقعیت اختصاص دهم و اینکه آیا اصلا میتوانم این مدت زمان بیشتر را برای آن قائل باشم؟
آیا واقعا اطمینان دارید که شرایط بهتر از این نخواهد شد؟ آیا میتوانید تا مدت یکسال دوام بیاورید از روبرو شدن با تعجب مدیران آینده خود اجتناب کنید؟ از خودتان بپرسید آیا چالشهای ترک یک شغل جدید بعد از یک مدت کوتاه ارزش ترک یک محیط کاری منفی را دارد؟
3- شرایط شغلی شما در حال اثرگذاری بر حس و حال شما در محیط خارج از کار است.
یک مطالعه جدید بیان می دارد احساس رضایت و خرسندی شما در زمان آخر هفته ناشی از کیفیت شرایط کاری شماست.
بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، این که چقدر در محیط کار خوشحال و خرسند باشید، به طور مستقیم با این که مدیر خود را به عنوان یک شریک در نظر بگیرید یا این که باور داشته باشید که در محیطی قابل اعتماد مشغول کار هستید در ارتباط است. اگر به هر دو این سوالات به صورت مثبت پاسخ داده باشید، حس و حال شما در میانه هفته به شدت در ارتباط با حس و حال شما در ایام تعطیلات آخر هفته است.
این هم در واقع مورد دیگری است که به طور مرتب نیاز به بررسی و چک کردن آن با دوستان و اعضای خانواده خود دارید. از آنها بپرسید که آیا متوجه برخورد و نحوه پاسخگویی منفی شما در مورد کار شدهاند یا این که در زمان بازگشت به خانه ظاهری ناامید داشته و این وضعیت هر هفته بدتر از هفته گذشته است. هر شخصی به هر حال ممکن است روزهای بدی را پشت سر بگذارد یا حتی بدتر از آن، ماههای بدی را تجربه کند؛ اما اگر اکثر روزهای کاری شما با شرایط بدی به پایان برسد، دیگر وقت آن رسیده که کنترل زندگی خود را به دست بگیرید، یا باور خود را اصلاح کنید یا شغل خودتان را تغییر دهید.
4- در حال یادگیری نیستید.
شما اگر در محل کار خودتان از افراد حاضر در اطراف خودتان چیزی یاد نمیگیرید یا مشکلات جدیدی را حل نمیکنید، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که در جستجوی چیز جدیدی باشید.
در بازار رقابتی و به شدت در حال تغییر مشاغل امروزی، توسعه مستمر مهارتها به منظور پیشرفت در زمینه شغلی خودتان بسیار اهمیت دارد. اگر برای چند سال متوالی تنها به حل و رفع یک مشکل خاص مشغول هستید، پس به احتمال زیاد آن چنان در حال رشد کردن نیستید.
در رابطه با محرومیتها و کمبودهای خود با مدیرتان صحبت کنید و از او بپرسید که آیا امکان پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر یا متفاوتی در داخل تیم کاری فعلی خودتان برای پذیرش وجود دارد. آیا میتوانید تعداد کارمندان تحت مدیریت خودتان را افزایش دهید یا مسئولیت تهیه ویدئویی خلاقانه را که چندین سال است تیم شما در صدد اجرا آن قرار گرفته را به عهده بگیرید؟ اگر پاسخ به این سوال “خیر” بوده یا به صورتی مبهم به شما اعلام شده که “در طی چند ماه آینده در مورد آن تصمیم گیری میشود”، پس شاید وقت آن رسیده باشد که قدمی رو به جلو بردارید.